فهرست مطالب

مجله امنیت بین الملل
پیاپی 46 (بهمن 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/12/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سخن مدیر مسئول صفحه 4
  • زینب فرهادی صفحات 19-105

    سند راهبرد دفاعی سال 2020 (آخرین سند راهبردی استرالیا)، شکننده و پیچیده شدن محیط امنیتی استرالیا و رقابت های راهبردی فزاینده (عمدتا بین چین و ایالات متحده) کانبرا را مجبور می کند تا یک رویکرد مستقلانه تری نسبت به دفاع از امنیت ملی و منطقه ای اتخاذ کند. براساس نظرسنجی صورت گرفته در سال 2022 تهدیدات ناشی از سیاست خارجی روسیه، چین و حملات سایبری سه تهدید نخست علیه منافع ملی استرالیا ارزیابی شده اند. این در حالی است که تروریسم و بیماری های همه گیر نظیر کرونا تهدیدات با درجه اهمیت کمتر ارزیابی شده اند. انتخاب نخست وزیر جدید استرالیا در ماه مه سال 2022، مهم ترین رویداد سیاسی داخلی این کشور بود. دیپلماسی فعالانه منطقه ای، اهمیت مسایل زیست محیطی، تلاش برای تقویت ارتباط با آمریکا و متحدان منطقه ای این کشور، از مهم ترین مشخصه های تعریف کننده دولت جدید استرالیاست. اگرچه چین بزرگ ترین شریک تجاری استرالیاست و یک توافقنامه تجارت آزاد با این کشور از سال 2015 دارد اما روابط استرالیا با این کشور در سال 2022، پیچیدگی ها و مخاطرات جدیدی را تجربه کرد که از آن جمله می توان به امضای پیمان امنیتی میان چین و جزایر سلیمان اشاره کرد. رفتارهای چین در این سال، گزاره تهدیدآمیز بودن این کشور را بیش ازپیش در ذهن سیاست گذاران چین تثبیت کرد. روابط آمریکا و استرالیا ریشه عمیقی دارد و تنها محدود به ابعاد اقتصادی و امنیتی نمی شود. علی رغم شراکت راهبردی دو کشور، تحولات سال 2022 چالش های جدی در روابط دو کشور مطرح کرد که از آن جمله می توان به تشدید ترس از رها شدن، خطر به دام افتادن استرالیا در رقابت های چین و آمریکا، دیدگاه های متضاد در مورد هویت منطقه ای استرالیا و فضای محدود برای ایجاد مشارکت های جدید منطقه ای اشاره کرد. تا سال 2017، موضع استرالیا در برابر مسایل منطقه ای مبتنی بر «ابهام راهبردی» و ایفای یک دیپلماسی فعالانه منطبق با هویت قدرت متوسط این کشور بود. پس ازاین تاریخ، استرالیا، سیاست «همسویی راهبردی» با ایالات متحده را در دستور کار قرار داده است. ازآنجایی که منافع ملی استرالیا به طور فزاینده ای با منافع ایالات متحده همسو شده، چشم انداز منطقه ای طراحی شده استرالیا به خوبی با راهبرد های کلان آمریکا در آسیا پاسیفیک منطبق است. تعدیل تدریجی استرالیا در سیاست های منطقه ای خود، اگرچه مزیت های فراوانی برای این کشور به عنوان یک قدرت متوسط عمل گرا فراهم کرده است اما درعین حال محدودیت ها و چالش های اساسی سیاست خارجی اش (نظیر اتکا به ایالات متحده آمریکا) را نیز آشکار ساخته است. شرکای امنیتی استرالیا در اروپا و شرق آسیا اگرچه فرصت ها و مزایای زیادی را برای این کشور فراهم می کنند اما چنین مشارکت هایی فقط شامل کشورهایی می شود که متحد یا همسو با ایالات متحد هستند؛ بنابراین، خروجی نهایی شبکه سازی امنیتی، در وهله اول تقویت قدرت و توانمندی نظامی و امنیت ملی کشورهای عضو و در وهله دوم تقویت هژمونی آمریکا در منطقه است. کارکرد شبکه های امنیتی در نظم مبتنی بر هژمونی آمریکا بیشتر در رابطه با اشتراک گذاری هنجارهای آمریکایی (نظیر لیبرال دموکراسی و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد) نمود پیدا می کند. روابط استرالیا با اعضای اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) صمیمانه است و فرصت های قابل توجهی برای تجارت، تقویت ارزش ها و اهداف مشترک فراهم می کند. بااین حال، تمرکز استرالیا بر معماری های امنیتی منطقه ای و اجتناب آسه آن برای مشارکت در آنها (نظیر کواد) و تضاد پیشینه های فرهنگی اجتماعی چالش های قابل توجهی را در روابط این دو قطب قدرت ایجاد کرده است. اگرچه استرالیا فرصت های زیادی در کشورهای جزیره ای اقیانوس آرام (نظیر نفوذ سنتی از طریق اعطای کمک های مالی) دارد اما چشم انداز روابط استرالیا با این منطق به شدت تحت تاثیر مولفه تغییرات اقلیمی و تعاملات کشورهای منطقه با چین قرار دارد. امضای قرارداد چین با جزایر سلیمان در سال 2022 نمادی از چالش های استرالیا در این منطقه بود. سند راهبردی سال 2020 استرالیا، در ارزیابی خود نسبت به محیط امنیتی این کشور، آن را بسیار چالش برانگیزتر نسبت به گذشته قلمداد می کند. دلیل اصلی ارایه شده برای این مسیله، افزایش قدرت چین است. علت چالش برانگیز خواندن قدرت یابی چین، تهدید احتمالی درگیری کشورهای جنوب شرق آسیا با چین بر سر جزایر مورد اختلاف و شکننده ساختن نظم مبتنی بر هژمونی آمریکا توسط چین است. در همین راستا، ابتکارات امنیتی نظیر کواد و آکوس را می توان به عنوان پاسخ استرالیا به ارزیابی صورت گرفته از محیط امنیتی در نظر گرفت. اندیشکده لوی استرالیا در ارزیابی سالانه خود از قدرت کشورهای آسیایی در دسامبر سال 2021 خاطرنشان می کند که کرونا «قدرت جامع» تقریبا همه کشورهای منطقه آسیا ازجمله استرالیا و چین را کاهش داده است. علاوه بر این، بر اساس یافته های پژوهش منطقه شرق آسیا بیش ازپیش به سمت دوقطبی شدن در حال پیش روی است. در این فضا، کشورهایی نظیر ژاپن و هند ازنظر قدرت نسبت به استرالیا و چین کاهش قدرت ملموسی را تجربه کرده اند. آکوس به استرالیا اجازه می دهد تا توان نظامی خود، پروژه های قدرت و شبکه های امنیتی نظامی را که نسبت به سال 2020 کاهش نسبی داشته است را افزایش دهد. تمامی ابتکارات امنیتی که استرالیا در آنها عضو است (نظیر آکوس یا کواد)، باهدف تقویت قدرت استرالیا به عنوان متحد ایالات متحده آمریکا از جانب این کشور حمایت می شود. از این منظر، اگرچه ابتکارات امنیتی چندجانبه در ماهیت خود با محوریت تعداد متعددی از بازیگران شکل گرفته و پیگیری می شود اما درنهایت روابط دوجانبه آمریکا و استرالیا است که بیش از هر کشور دیگری از این پیمان ها سود می برد. تمرکز راهبردی استرالیا برای تقویت توان نظامی خود در درجه اول بر بخش دریایی است. ازاین رو، نیروی دفاعی استرالیا به دنبال آن است که این بخش را با جدیدترین فناوری های مرتبط (نظیر زیردریایی های پیشرفته و هسته ای) بیش ازپیش تقویت کند. استرالیا به عنوان یک قدرت متوسط در منطقه آسیا پاسیفیک سه راهبرد متمایز را برای پاسخگویی به بحران های جاری و پیش رو در دستور کار قرار داده است: سیاست موازنه سازی در برابر چین، حفاظت از نظم موجود، پیگیری یک مسیر جایگزین برای پرهیز از اتکای کامل به آمریکا. این راهبرد ها نشانگر آن است که قدرت های متوسط نظیر استرالیا به دنبال اعمال نفوذ در دنیای چندقطبی کنونی هستند؛ این در حالی است که این قدرت ها آگاه هستند که توان شکل دهی به راهبرد قدرت های بزرگ نظیر چین و آمریکا را ندارند.

  • جلیل انتظاری صفحات 106-123

    سند ارزیابی راهبردی تهدیدها و فرصت های رژیم صهیونیستی در سال 2023 به شرح و توضیح تغییر و تحولات منطقه ای، جنبه های نظامی و سیاسی آن، تهدیدها و مخاطرات و در عین حال، خوش بینی ها و فرصت ها می پردازد. در دوره زمانی کنونی، درک منطقه ای جدیدی در حال ظهور است که نشان می دهد آینده غرب آسیا تا حد زیادی مبتنی بر مشارکت رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه است. از دیدگاه پژوهشگران تهیه کننده این سند، وجود تهدیدات ناشی از ناحیه ایران و گروه های نیابتی مسلح آن در منطقه، افزایش همکاری رژیم صهیونیستی با دوستان خود در منطقه غرب آسیا را حیاتی جلوه می دهد. وجود نگرانی ویژه در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی که بر این اساس امنیت این رژیم به نحو چشمگیری به انعطاف پذیری و بردباری ملی آن بستگی دارد. رژیم صهیونیستی در مقطع زمانی خطرناکی ناشی از بحران و احتمال درگیری داخلی قرار دارد. در حال حاضر، اختلاف نظر میان موافقان و مخالفان اجرای طرح دولت راست گرای نتانیاهو برای اصلاح نظام قضایی رژیم صهیونیستی و محدود کردن اختیارات آن موجب دوقطبی شدن جامعه شده است. دوقطبی شدن جامعه، کار رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدات خارجی را دشوارتر می کند. حفظ رابطه خاص با ایالات متحده یکی دیگر از مهم ترین چالش های رژیم صهیونیستی به شمار می آید زیرا هرگونه آسیب به این روابط می تواند به طور مستقیم بر توانایی رژیم صهیونیستی در انجام اقدامات ضروری در عرصه های دیگر امنیت ملی تاثیر بگذارد. تداوم برنامه هسته ای ایران و قرار گرفتن این کشور در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای مهم ترین تهدید خارجی برای امنیت ملی رژیم صهیونیستی محسوب می شود. مسیله ادامه تنش و اختلاف با فلسطینی ها یکی از بی ثبات کننده ترین چالش های سال 2023 برای رژیم صهیونیستی به شمار می آید. سال 2023 می تواند فرصت های مهمی را نیز برای رژیم صهیونیستی به همراه آورد که از جمله مهم ترین آنها فراهم شدن افزایش فشارها بر ایران در صورت عدم دستیابی به یک توافق هسته ای جدید، افزایش همکاری های دفاعی رژیم صهیونیستی با آمریکا و کشورهای غرب آسیاست. همچنین جنگ اوکراین نیز می تواند به بالا رفتن سطح همکاری های رژیم صهیونیستی با ایالات متحده و اروپا در زمینه فناوری های پیشرفته سرعت ببخشد. بحران آب وهوایی عامل بالقوه دیگری برای افزایش سطح همکاری های علمی و فنی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه غرب آسیا می شود. سند ارزیابی راهبردی مخاطرات متوجه رژیم صهیونیستی در سال 2023 همچنین به ارایه توصیه هایی در راستای اجرای بهتر راهبرد امنیت ملی پرداخته است. این توصیه ها شامل حفظ روابط ویژه با ایالات متحده، همکاری نزدیک تر با آمریکا در مورد برنامه هسته ای، حمایت از حکومت خودگردان فلسطینی، آمادگی نظامی جهت مقابله احتمالی با حزب الله لبنان، ارزیابی مجدد اجرای تاکتیک «جنگ بین جنگ ها» در سوریه جهت مقابله با حضور جمهوری اسلامی ایران و گروه های نیابتی آن در این کشور، تعمیق همکاری با کشورهای منطقه و گسترش پیمان صلح ابراهیم، پاسداری و حفظ نظارت و توازن به منظور حفظ اصول و پایه های دموکراسی در جامعه رژیم صهیونیستی تا تاکید بر استقلال نظام قضایی و در نهایت، تقویت توان ارتش این رژیم به خصوص در زمینه نیروی زمینی و ایجاد هماهنگی بیشتر میان اجزای آن.

  • حسین عسگریان صفحات 124-180

    بر اساس اسناد امنیتی و بالادستی تروریسم، اشاعه تسلیحات کشتارجمعی، جاسوسی، جنایات جدی و سازمان یافته و موضوع مهاجرت از اعم تهدیدات داخلی در بریتانیا محسوب می گردد. در تمامی اسناد سیاسی و امنیتی بریتانیا از تهدید تروریسم به عنوان یکی از مهم ترین تهدیدات داخلی و خارجی این کشور نام برده شده است.در این اسناد از دو گونه تروریسم نام برده شده است.اول تروریسم اسلام گرا و دوم تروریسم مرتبط با ایرلند شمالی. به نظر می رسد با ادامه و یا حتی گسترش منازعه در اوکراین و سیاست های روسیه در قبال تاسیسات هسته ای اوکراین که در حال حاضر در کنترل روسیه است ،و تهدیداتی مثل به خطر افتادن معماری جهانی اشاعه هسته ای، به خطر افتادن ایمنی و امنیت این تاسیسات، افزایش سطح هشدار هسته ای از سوی روسیه و متقابلا کشورهای غرب و از همه مهم تر تاثیر این واقعه بر برداشت برخی از کشورها مبنی بر ضرورت دستیابی به سلاح های هسته ای برای حفظ تمامیت ارضی، موضوع مقابله با اشاعه هسته ای در سال 2023 موضوعی مهم در اولویت های سیاست خارجی بریتانیا قرار گیرد. به نظر می‎رسد که در سال آینده جدا از وجود بحران و جنگ در اوکراین و تقابل بریتانیا با روسیه در حوزه جاسوسی، قدرت روبه رشد پکن مسیله اصلی بریتانیا در حوزه جاسوسی باشد.تلاش چین برای دستیابی به تکنولوژی های فضایی و مخابراتی، اعمال کنترل بر زیرساخت های اینترنت، استفاده از ارزهای دیجیتال و فراهم سازی مسیر برای تحریم های بین المللی از این طریق، ردیابی افراد و... ازجمله مواردی است که می تواند محل برخورد بریتانیا با چین در این حوزه باشد. بریتانیا در سال جدید پیشروی همچنان با چالش های مهاجرت مثل مقابله با ورود تروریست ها و افراط گرایی، افزایش پناه جویان بدون ویزا، جرایم ناشی از مهاجرت، قاچاق انسان مواجه خواهد بود. جدا از تهدیدات داخلی دولت بریتانیا در اسناد رسمی خود طیف دیگری از تهدیدات را به عنوان تهدیدات جهانی یا بین المللی مورد شناسایی قرار داده است.در این اسناد تهدیداتی مثل افراط گرایی و تروریسم بین المللی،تهدیدات نظامی و امنیتی،درگیری و مناقشه هسته ای،تهدیدات ناشی از پیشرفت تکنولوژی،بحران انرژی و فرسایش نظم بین المللی مبتنی بر قوانین به عنوان مهم ترین تهدیدات علیه بریتانیا برشمرده شده است. بریتانیا با درک این نکته که همکاری با اتحادیه اروپا برای هماهنگ کردن دفاع بریتانیا در برابر حملات سایبری، حفاظت از امنیت تامین انرژی اتحادیه اروپا و رسیدگی به بحران پناه جویان ناشی از درگیری ضروری است،احتمالا به دنبال همکاری و مشارکت سازنده تر با اتحادیه اروپا برآید. درواقع درگیری در اوکراین احتمالا منجر به «آب شدن» یخ ها روابط بریتانیا با اتحادیه اروپا خواهد شد که متعاقبا منجر به حرکت بریتانیا و اتحادیه اروپا به سمت هماهنگی بیشتر در زمینه امنیت و امور خارجی می گردد. در سال جدید پیشروی به نظر می رسد که بحران اوکراین مهم ترین چالش و تهدید نظم بین المللی مبتنی بر قوانین برای حامیان وضع موجود نظام بین الملل بخصوص کشورهای غربی ازجمله بریتانیا باشد. بریتانیا همچنان به ایران به عنوان یکی از منابع تهدید نظم بین المللی مبتنی بر قوانین نگاه می کند. بن بست در مذاکرات هسته ای ، استمرار بحران در اوکراین و ادامه سیاست های منطقه ای ایران ازجمله مواردی است که در سال پیشروی در سیاست گذاری در بریتانیا در قبال ایران تاثیرگذار خواهد بود.

  • نجمیه پوراسمعیلی صفحات 181-246

    عربستان سعودی در یک محیط ناهموار منطقه ای قرار گرفته است که مشخصه آن رقابت بین قدرت های بزرگ منطقه ای مانند ایران و ترکیه و برخی کشورها نظیر مصر و رژیم صهیونیستی است. این شرایط سخت منطقه ای همواره چالش ها و تهدیدهای امنیتی را برای منافع ملی عربستان سعودی به ویژه موجودیت و بقای آن ایجاد کرده است. عربستان سعودی با استفاده از سیاست خارجی مبتنی بر سیاست های محافظه کارانه، معتدل تا تهاجمی به دنبال آن بوده است که از اهمیت اقتصادی و مذهبی خود برای ایجاد روابط نزدیک و مشارکت راهبردی با برخی از قدرت های منطقه و با غرب به ویژه با آمریکا استفاده کند. این سیاست ها نوع بازیگری این کشور را مشخص می کند. کنش و رفتاری که ناگزیر برآمده از نوع درک و برداشت از آنچه عربستان برای خود تهدید می پندارد، است. تهدیدات داخلی که عربستان خود را با آنها مواجه می بیند شامل: مخالفت با هویت دینی میانه رو؛ احتمال شکل گیری جنبش های اعتراضی مدنی؛ تهدیدات تروریسم و تهدیدهای اقتصادی است. تهدیدهای منطقه ای که عربستان خود را با آنها مواجه می بیند شامل: حرکت های دموکراسی خواهانه؛ اسلام سیاسی و انصار الله یمن؛ برداشت تهدید از توانمندی هسته ای جمهوری اسلامی ایران؛ خطر جنگ و درگیری عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران و روابط چین و کشورهای منطقه است. تهدیدهای بین المللی که عربستان خود را با آنها مواجه می بیند، شامل: تهدیدهای اقتصادی بین المللی؛ چالش های بشردوستانه و کاهش تضمین های امنیتی آمریکا برای عربستان است. عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران را از یک سو، یا به عنوان بخشی از تهدید و یا افزایش دهنده یک تهدید برای خود در هر سه عرصه داخلی، منطقه ای و بین المللی می داند که اختلال در پیشبرد و حل یک تهدید را سبب می شود. از سوی دیگر ایران برای عربستان، خود بخشی از راه حل برای برطرف شدن تهدید در هرکدام از سطوح یادشده است. این موضوع سبب می شود تا شکل رابطه عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران پیچیده و چندوجهی باشد. آنچه را که در چهارچوب راهکار می توان برای سیاستمدار جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد آن است که مقامات کشور با بهره گیری از تجربه های ارزشمند دیپلمات های کشور، اجازه ایجاد تنش دوباره در روابط دو کشور را ندهند. تعاملات دیپلماتیک مداوم و اصول مند در این مسیر می تواند موثر باشد. درواقع، تعاملات دوطرف بر اصولی بنیادین بنا نهاده شود؛ اصولی مانند اینکه: هر دو کشور بپذیرند که دقیقا در چه حوزه هایی با یکدیگر دچار تنش و چالش هستند؛ هر دو کشور دریابند که ارتباط مستقیم بدون واسطه، بهتر از واسطه گری دیپلماتیکی از طریق کشور سوم، می تواند دیدگاه آنها را به یکدیگر نزدیک کنند؛ درنتیجه مذاکرات دوجانبه، هر دو کشور دریابند که برای چالش ها در هر حوزه، روابط از چه نکات تنش آمیز رنج می برد؛ درنتیجه مذاکرات دوجانبه، هر دو کشور دریابند که برای حل وفصل چالش ها در هر حوزه، از چه نکات اشتراکی برخوردارند؛ درنتیجه مذاکرات دوجانبه، با صرف هزینه زمانی، به محاسبه سود و فایده ملموس در هر حوزه موضوعی تنش زا بپردازند و درصدد بهبود واقعی روابط با یکدیگر بپردازند و مقامات کشور این الگو را برای بهبود روابط با سایر کشورهای عربی نیز به کارگیرند.

  • زهره خانمحمدی صفحات 247-280

    دولت ها به عنوان بازیگران عرصه بین الملل بر اساس کنش و واکنش های خود عمدتا فرصت هایی را ایجاد می کنند تا بتوانند منافع خود را هرچه بهتر به پیش ببرند، هرچند در این مسیر با تهدیدات و مخاطراتی نیز مواجه خواهند شد. روسیه چون سایر بازیگران در یک سال گذشته تصمیماتی را در عرصه سیاست داخلی و خارجی اتخاذ کرده است که پیامدهای آن، فرصت و تهدیداتی را به وجود آورد. عملیات نظامی در اوکراین ازجمله مهم ترین چالش های روسیه است که واکنش های منطقه ای و بین المللی را به دنبال داشت. جنگ در اوکراین اگرچه سبب اعتراضات داخلی در روسیه و افزایش تورم به دلیل تحریم شد اما درنهایت بر نوع رفتار کرملین تاثیرگذار نبود و سیاست افزایش بسیج نسبی از سوی دولت اتخاذ گردید. مسکو به موازات بحران اوکراین که در سطح داخلی، منطقه و بین المللی چالش هایی را برای آن ایجاد کرد با برخی تحولات منطقه چون بحران افغانستان، قره باغ، درگیری مرزی بین تاجیکستان و قرقیزستان نیز مواجه گردید. تحریم روسیه از سویی بازیگران غربی بر صنعت مالی، بانک مرکزی و صادرات زغال سنگ و نفت این کشور تاثیرگذار بود و شرکت های خارجی با توجه به محاسبات در ریسک خود به صورت داوطلبانه از بازار روسیه خارج شدند. اگرچه روسیه راه هایی را برای کاهش برخی از اثرات تحریم ها به ویژه در حوزه انرژی پیدا کرده است اما فعالیت های اقتصادی این کشور پیش از تاثیر میان مدت و بلندمدت احتمالا بر رشد اقتصادی به طور دایم موثر خواهد بود. روسیه چالش اوکراین را در سطح بین المللی با اتخاذ رویکرد تهاجمی و به کارگیری ابزارهایی چون انرژی، تهدید هسته ای و ایجاد بازدارندگی پاسخ داده است. بحران اوکراین به عنوان مهم ترین تهدید بر روابط دو کشور ایران و روسیه در یک سال اخیر سایه افکنده است، به طوری که نوع کنشگری این دو بازیگر را جهت داده است. با توجه به مخاطرات روسیه در یک سال گذشته می توان استنباط کرد که اوکراین با توجه به سناریوهای پیش رو به شرایط پیشاجنگ بازنخواهد گشت و بازیگران غربی در هندسه سیاست خارجی روسیه همچنان تهدید بالقوه خواهند ماند، درحالی که مسیر همکاری مسکو با بازیگران شرق (چین، هند، بازیگران خاورمیانه و حتی آفریقا) در موضوعات اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی رو به افزایش خواهد گذاشت.

  • سمیه مروتی صفحات 281-327

    در سال 2022 پاکستان بیش از هر زمان دیگر تحت تاثیر پیامدهای ناشی از بی ثباتی سیاسی، تغییرات اقلیمی، قدرت گیری گروه های افراطی داخلی در سایه قدرت گیری طالبان و نیز استمرار بحران در افغانستان قرار داشت. همچنین، متغیرهایی نظیر دشمنی آمریکا با ایران، تضاد مذهبی شیعه سنی (افراطی)، اقتصاد توسعه نیافته، بحران در افغانستان، تنش با هند، تنگنای روابط با آمریکا و نیز پیامدهای سقوط دولت در افغانستان بر سیاست گذاری داخلی و خارجی پاکستان و درک این کشور از تهدید تاثیر جدی گذاشته است. با تشدید تحریم ها علیه ایران، روی کار آمدن مودی، راهبرد رژیم صهیونیستی و ایالات متحده در قبال آسیا، بحران اوکراین، قدرت گیری طالبان و نیز افزایش احتمال جنگ قدرت میان چین و آمریکا در چهارچوب منافع منطقه ای دو بازیگر، پاکستان ناگزیر از انتخاب است و این انتخاب دو گمانه را پیش روی آن قرار می دهد: 1. پیگیری طرح های منطقه ای نظیر کریدور واخان، اتصال چین به اروپا از مسیر پاکستان و ایران، افزایش هزینه های امنیتی طرح های منطقه ای که پاکستان در آن حضور ندارد؛ 2. استفاده از کریدور تهدید جهت پیگیری منافع راهبردی در صورت شکست سناریوی اول. با تکیه بر رفتارشناسی دولت مردان پاکستان و رصد تحولات منطقه ای به نظر می رسد اسلام آباد راه اول را برگزیند، مگر تحولات در دولت جدید آمریکا احتمال شروع مذاکرات با ایران به گونه ای دیگر رقم بخورد و معادلاتی که در دوران ترامپ ترسیم شد، تغییر یابند. بنابراین، برآورد سطح تهدید برای پاکستان در سال 2023 را می توان در این چهارچوب بیان کرد: الف) برآورد تهدید در سطح داخلی شامل مواردی چون بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، تغییرات اقلیمی و افراط گرایی خواهد بود. ب) برآورد تهدید در سطح منطقه ای: مهم ترین تهدیدات منطقه ای پاکستان با تهدید درجه یک امنیتی داخلی یعنی گسترش افراط گرایی و تروریسم تا حد بالایی هم پوشانی دارد که این مسیله نگرانی شدید امنیتی را برای این کشور و نیز دیگر قدرت های منطقه ای همچون ایران و هند سبب شده است. ج) برآورد تهدید در سطح بین المللی: هم پوشانی تهدیدات سطح داخلی و منطقه ای بزرگ ترین مخاطره امنیتی این کشور در سال 2023 خواهد بود؛ باتوجه به ضریب تسری تهدیدات داخلی و خارجی پاکستان به محیط پیرامونی و به تبع آن تاثیر بر منافع قدرت های بزرگ به نظر می رسد در نتیجه کاهش یا افزایش سطح تنش بازیگران منطقه ای و جهانی پاکستان ناگزیر از پذیرش سطحی از تکانه های امنیتی جهانی و از دستورکار خارج شدن اولویت های امنیتی منطقه ای نظیر بحران در افغانستان و هراس از گسترش افراط گرایی در حاشیه خطوط مرزی این کشور و افغانستان و همچنین کمک جهانی به بلایای طبیعی و فروریزش اقتصادی این کشور باشد.